شروع یادگیری معماری می‌تواند دشوار باشد. شما ممکن است تصوری از معماری داشته باشید - طراحی ساختمان‌ها - اما زمانی که شروع به انجام آن می‌کنید، انگار زیر پایتان خالی می‌شود. معماری کردن، اصلاً، کاملاً متفاوت از (احتمالاً) هر کاری است که تا به حال به طور آگاهانه انجام داده‌اید. می‌گویم «آگاهانه» چون یکی از راه‌های درک معماری، شناخت و بیدار کردن معمار درونتان است: معمار کوچکی که در کودکی زیر میزها کلبه می‌ساخت و روی درخت‌ها خانه می‌پرداخت، همان کسی که هنوز گاهی دور آتش حلقه می‌زند یا لبه پرتگاهی می‌نشیند. کتاب نمریناتت معماری دریچه ای است برای بیداری همان معمار درون.

یادگیری معماری شبیه یادگیری زبان است، با این تفاوت که معماری به‌جای کلمات، در فضا معنی شده و با مصالح سروکار دارد. این موضوع می‌تواند یادگیری معماری را پیچیده جلوه دهد. هم زبان و هم معماری، واسطه‌هایی میان ما و جهان هستند. با عناصر زبان، نیازها، خواسته‌ها، باورها و اهداف خود را منتقل می‌کنیم و با عناصر معماری، فضاهایی برای جای‌دادن زندگی، فعالیت‌ها، دارایی‌ها و پرستشگاه‌ها می‌سازیم. بدین معنی که به واسطه این دو، به دنیا معنا می‌بخشیم. به‌صورت کلامی با زبان و به‌صورت فضایی با معماری. هر دو چارچوب‌هایی انعطاف‌پذیر (شاید بی‌نهایت؟) برای شناسایی و ارتباط هستند. به‌طورکلی، باتوجه‌به تسلط شخصی‌مان بر زبان، می‌توانیم آن را برای انتقال معانی موردنظرمان به کار گیریم. به همین ترتیب، باتوجه ‌به تسلط مان بر معماری، می‌توانیم آن را برای برآوردن اهداف مورد نظرمان به کار گیریم.

این کتاب به ما می آموزد که همان‌طور که بخشی از معماری را به طور شهودی در دوران رشدمان یاد می‌گیریم (کجا بخوابیم، غذا بخوریم، بازی کنیم، پنهان شویم…)، برای اینکه در آن حرفه‌ای، با مهارت و پیچیده شویم، باید تلاش آگاهانة بیشتری به خرج دهیم.

جوهر معماری  1

مبانی  31

هندسه  112

تمرینات تکمیلی  427

فهرست منابع 449