این کتاب عمدتاً خطاب به همکاران اقتصاددان من نوشته شده است. امیدوارم برای دیگران نیز قابل درک باشد، اما هدف اصلی آن پرداختن به مسائل پیچیده نظری و سپس، در درجه دوم، به کاربردهای عملی این نظریه است. زیرا اگر اقتصاد ارتدکس اشتباه می‌کند، این اشتباه در زیربنا قرار دارد که اگرچه با دقت زیاد برای انسجام منطقی بنا شده است، از وضوح و کلیت کافی در مفروضات اولیه برخوردار نیست. بنابراین، نمی‌توانم هدف خود را برای تشویق اقتصاددانان به بازنگری انتقادی در برخی از فرضیات اساسی‌شان، جز با استدلالی بسیار انتزاعی و بحث‌برانگیز به دست آورم. آرزو داشتم که این مباحث کمتر جنجالی بود؛ اما احساس کردم مهم است که نه تنها دیدگاه خود را توضیح دهم، بلکه نشان دهم که در کدام جنبه‌ها از نظریه رایج فاصله دارم. کسانی که به آنچه من «نظریه کلاسیک» می‌نامم، پایبندند، احتمالاً بین این باور که من کاملاً در اشتباه هستم و این باور که حرف جدیدی نمی‌زنم، در نوسان خواهند بود. دیگران باید تعیین کنند که آیا یکی از این دو باور یا گزینه سوم درست است.

پیشگفتار /9

مقدمه / 13

فصل1 نظریه عمومی /21

فصل 2 اصول اقتصاد کلاسیک  / 23

فصل 3  اصل تقاضای موثر / 37