به گزارش روابط عمومی سازمان انتشارت جهاددانشگاهی به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گرچه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بیست و نهمین دوره خود در محلی جدید برگزار شد اما همچنان حرفها و دیدگاههای مختلفی درباره نحوه اجرا و مدیریت آن وجود دارد.
در این میان، بر اساس بیانات سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس بیست و نهمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در آیین اختتامیه این نمایشگاه مبنی بر اینکه «پایان این نمایشگاه، آغاز نمایشگاه 96 خواهد بود» جلسات متعددی با هدف بررسی و ارزیابی بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با موضوعهای مختلف برگزار میشود.
یکی از موضوعات در دست بررسی در این جلسات، بخش بینالملل نمایشگاه کتاب تهران است. در این زمینه دکتر سید عباس حسینینیک، بازرس قانونی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درباره نحوه مدیریت بهویژه مدیریت بخش بینالملل نمایشگاه کتاب تهران به خبرنگار «ایبنا» چنین اظهار کرده است که «نفس اختصاص بودجه برای آثار خارجی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدون قید قیمت عرفی داخلی و محتوای دارای مجوز این وزارتخانه خطاست.»
متن کامل مصاحبه «ایبنا» با بازرس قانونی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و ناشر نمونه سال 1393 و 1394 به شرح زیر است.
آیا مدیریت برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بدون تغییر بناست طبق روال گذشته باشد؟ ارزیابی شما از نحوه مدیریت این نمایشگاه چیست؟
سابقه امر در برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حکایت از مدیریت دولتی دارد. ابتکار برگزاری چنین نمایشگاهی هم از نظر محتوا و هم زمان برگزاری، حاصل مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همفکری فعالان حوزه نشر است. پیشرفت در برنامهریزی و اجرای نمایشگاه در طول بیست و نه سال گذشته غیرقابل انکار است. فقط کافی است به تاریخ و گذشته برگزاری این نمایشگاه نگاهی داشته باشیم تا متوجه شویم در بسیاری از زمینهها، تغییرات و اصلاحات زیادی انجام شده است.
اما اینکه نوع مدیریت باید همچنان دولتی باشد یا خیر؟ باید عرض کنم وسعت نمایشگاه و اهمیت آن باعث شده در دولتهای گذشته به مدیریت غیردولتی آن فکر نشود و یا با آن مقابله شود. در دولت جدید و مدیریت مربوط در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از گذشته به اهمیت واگذاری مدیریت اجرای نمایشگاه به بخش غیردولتی و تشکلهای نشر توجه شده و بنا بر وعده جناب آقای دکتر صالحی، معاونت محترم امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت کامل اجرای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران طی سه سال (از سال 1393) به تشکلهای نشر واگذار خواهد شد.
امیدوارم وعده معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نمایشگاه بعدی که سیامین دوره نمایشگاه کتاب تهران محسوب میشود، محقق شود..
اگر واگذاری مدیریت اجرا بهطور کامل به تشکلهای نشر صورت گیرد، چه نقشی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بهطور کلی حاکمیت میتوان در نظر گرفت؟
مدیریت اجرا، عدم تصدیگری و واسپاری امور مردم به خودشان از مهمترین سیاستهای مصوب و مقبول در علم مدیریت است. حاکمیت نقش خود را با وضع قوانین و ضوابط و با سیاستگذاری ایفا میکند. این نمایشگاه محل عرضه کتابهایی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نمایندگی از حاکمیت، مجوز انتشار داده و اجازه توزیع صادر کرده است. سوای از اهداف، در اجرا نیز هیچ امری نباید خلاف قانون باشد. جایگاه حاکمیت و نماینده وی، جایگاه مهمی است که غیرقابل واسپاری است اما گاهی با تصدیگری و مدیریت اجرا، نه شأن حاکمیت رعایت میشود و نه حقوق مردم.
هیچ شکی نیست که انگیزه و چالاکی بخش خصوصی باعث صرفهجویی در هزینه و افزایش بهرهوری در مدیریت اجرایی خواهد شد. البته ناگفته نماند در طی دو سال گذشته، مشارکت تشکلهای نشر در اجرای نمایشگاه نسبت به سابق بیشتر بوده اما با مدیریت کامل نمایشگاه فاصله داریم.
اگر دولت، مدیریت اجرایی نمایشگاه را بهطور کامل به تشکلها واگذار کند، امکان برگزاری نمایشگاه بدون کمکهای دولت وجود دارد؟ گرفتن محل نمایشگاه، اختصاص یارانه و مانند آن چگونه انجام خواهد شد؟
به نظرم در اجرا و هزینههای آن هیچگونه مشکلی وجود نخواهد داشت. درباره محل برگزاری نمایشگاه، خوشبختانه واگذاری رایگان طی پنج سال آینده مورد توافق بین شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است و از لحاظ هزینههای اجرایی نیز باید گفت تدبیر صنف در برگزاری بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آن بوده که اگرچه محل نمایشگاه رایگان است اما ناشران هزینههای اجاره غرفه را پرداخت کنند تا چنانچه در آینده قرار شد نمایشگاه توسط صنف اداره شود، مشکلی پیش نیاید.
هزینههای برگزاری نمایشگاه شامل موارد متعددی است، هزینه اجاره محل، هزینه تأسیسات و سازهها، هزینه برنامهها، مدیریت و پرسنل کمیتهها و هزینههای جاری. بدون تردید هزینه کمیتههایی که مربوط به حاکمیت است مانند کمیته نظارت و ارزشیابی، حراست و مانند آن توسط دولت پرداخت خواهد شد و در بقیه موارد با توجه به درآمد حاصل از اجاره غرفه و تبلیغات، خودگردان خواهد بود.
در خصوص یارانه؟
اما یارانه حکایت زیادی دارد. اولاً پرداخت یارانه به مصرفکنندگان کتاب از وظایف حاکمیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و در هر صورت باید به نحو احسن انجام شود.
ثانیاً برای پرداخت یارانه نیازمند آییننامه یا دستورالعملی هستیم که اهداف قانونگذار را برآورده سازد. آییننامهای که براساس قانون پنج ساله برنامه چهارم توسعه تدوین شده به دلیل انتقضاء مهلت قانونی و تغییر شرایط موجود و از جمله یکسان شدن نرخ ارز، قابلیت اجرایی نداشته و نیازمند آییننامهای جدید هستیم. خوشبختانه قبل از بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شیوهنامهای جامع برای اختصاص یارانه حوزه کتاب به تصویب شورای تشکلهای نشر و همچنین شورای راهبردی معاونت فرهنگی رسید که میتواند برای آینده مفید باشد.
ادعا شده است که بودجه مخصوص حمایت از آثار خارجی در بودجه سالانه دولت آمده است که باید عرض کنم اولاً نفس اختصاص بودجه برای آثار خارجی در وزار فرهنگ و ارشاد اسلامی بدون قید قیمت عرفی داخلی و محتوای دارای مجوز این وزارتخانه خطاست و ثانیاً انتخاب کتابهای مورد نیاز دانشگاهها و دستگاههای تخصصی باید توسط کارشناسان آنها و اعضای هیأت علمی صورت گیرد و بودجه آن نیز از همان محل تأمین شود چراکه حوزه کتاب آنقدر نیازهای اولیه و کسر بودجه دارد که نوبت حمایت از خرید کتابهای خارجی نمیرسد. ثالثاً بودجه دولت، به صورت کلی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در نهایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین و تصویب میشود و از آن به بعد تصمیمات و نظرات مدیران معاونت فرهنگی این وزارتخانه است که بودجه کلی مصوب را به چه بخش جزئی اختصاص دهند. بنابراین اگر بودجهای برای حمایت از خرید کتابهای خارجی در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختصاص یافته، تصمیم و پیشنهاد مدیران محترم معاونت بوده و همین محل اختلاف و اعتراض ماست. اگر میزان بودجه کتابهای خارجی چندین برابر بودجه افزایش و ترمیم ویترین و سیستم توزیع کتاب در کل کشور باشد، فاجعه است.
درباره یارانه نظرات متعددی مطرح است، مصرفکننده یا تولید کننده؟ برای کتابهای داخلی یا خارجی؟
بله، نظرات متعدد و متناقضی وجود دارد که البته نتیجه دیدگاهها و احیاناً منافع گروهی است. من در این باره بحثهای زیادی دارم. معتقدم بیست و نه سال نشانی اشتباهی داده شده است. چندین میلیون دلار برای بیتوجهی به قانون و عرف بینالمللی هدر رفته است. ما عضو کپیرایت نشدیم تا انتقال علم ارزانتر تمام شود غافل از اینکه در شرایط موجود، علم را ناقصتر و بسیار گرانتر از شرایط الحاق وارد کشور میکنیم. کنوانسیون برن برای کشورهای در حال توسعه مانند ما مقرر داشته که ناشران خارجی باید کتابهای خود را حداکثر طی سه سال به قیمت عرفی کشور مقصد منتشر سازند یا اجازه انتشار آن را صادر کنند، و این همان چیزی است که هندیها در عین عضویت در کپیرایت از مزایای آن استفاده میکنند و کتابهای ناشران بزرگ بینالمللی را خیلی ارزانتر در کشورشان منتشر کرده و عرضه مینمایند. اما ما از یک طرف در مجامع بینالمللی مورد سرزنش و توبیخ قرار میگیریم چون عضو کپیرایت نیستیم و از طرف دیگر کتابهای خارجی را با چندین برابر قیمت در کشور عرضه میکنیم، این یعنی هم چوب را میخوریم و هم پیاز.
حالا حکایت چیست؟ تا قبل از حکم سلمان رشدی، تعدادی ناشر خارجی در نمایشگاه شرکت میکردند و تا حدودی منابع اصلی علمی عرضه میشد اما از بعد از آن ماجرا با تحریم ناشران بینالمللی روبهرو شدیم و بهناچار مسئولان را واداشت تا از ظرفیتهای موجود استفاده کرده و کتابهای خارجی را توسط تعدادی از فروشندگان آن کتابها، با واسطه تهیه و عرضه کنند.
این آغاز فصلی جدید در حوزه کتابهای خارجی بود و تفاوت آن با گذشته آن بود که اولاً تعداد اندکی از منابع علمی آن هم با تاریخهای گذشته در نمایشگاه عرضه شد و ثانیاً قیمت کتابها بر مبنای عرف آمریکا و اروپا تعیین شد که در بعضی موارد چند برابر بیشتر از عرف قیمتگذاری داخلی است.
برای اینکه مقیاس دستمان بیاید باید بگویم گرانی کتابهای خارجی که در ایران عرضه میشود به نحوی است که سه جلد آن معادل یک ماه حقوق استاد دانشگاه در ایران است. در این شرایط آیا باید برای تسهیل در تهیه آنها، به مصرفکنندگان یارانه داد تا خریداری کنند یا باید مانند همه کشورهای در حال توسعه دیگر، تدابیری اندیشید که کتابها با قیمت عرفی ایران عرضه شود؟
دولت اجازه داده کتابی با چندین برابر قیمت متعارف عرضه شود و بعد به خریداران یارانه داده تا آن کتابها را خریداری کنند. این به نظرم تدبیر درستی نیست بلکه مغالطهای است که این وسط عدهای واسطه مبالغ زیادی را بهدست آوردهاند و این هرگز به نفع جامعه و حاکمیت نبوده و نیست.
تصور اینکه ناشران خارجی در این وسط سود زیادی کردهاند نیز اشتباه است. ناشران خارجی به دلیل واهمه از تکثیر کتابهایشان در ایرانی که پایبند به کپیرایت نیست، کتابهایشان را به قیمت بسیار نازل و با در صد تخفیف بسیار بالا که گاهی به هشتاد درصد نیز میرسد، به توزیعکنندگان میدهند. آن کتابها به قیمت نزدیک به پشت جلد در ایران به فروش میرسد. اگر قیمت کتابهای خارجی و درصد سود واسطهها را محاسبه سرانگشتی کنید خواهید فهمید که سود این واسطهها به اندازهای است که فعالیت در ایام نمایشگاه برای مخارج طی سالشان کافی است.
راهحل چیست؟ شما برای بخش بینالمللی نمایشگاه چه پیشنهادی دارید؟
اصولاً نشر کتاب دارای دو جنبه داخلی و بینالمللی است که این فراتر از وضعیت نمایشگاه کتاب تهران است. ابتدا اجازه بدهید جایگاه نشر بینالملل را کمی توضیح دهم تا برسیم به بخش بینالمللی نمایشگاه کتاب تهران.
شکی نیست که مراودات علمی و فرهنگی در دنیا گریزناپذیر است و کتاب به عنوان مهمترین حامل علم و فرهنگ از اهمیت ویژهای برخوردار است. به این مقدمه اضافه کنید جهت تقریباً یک سویه علم به سمت داخل. ایدهآل این است که علم بیاید، آموخته شود و توسعه یابد و صادر شود. پس نقش کتاب در این فرایند خیلی با اهمیت است، هم برای واردات علم و هم صادرات.
متأسفانه تاکنون اهمیت این موضوع برای مسئولان فرهنگی کشور مسجّل نشده یا عزمی برای ساماندهی آن نداشتهاند. این کار سازماندهی میخواهد. تنها کاری که بنا بر نیاز به صورت مقطعی انجام شده، انجمنی با ماهیت توزیعکنندگان کتابهای خارجی ساخته شده و فعالیتهایی نیز داشته است، این معنای سازماندهی امور بینالملل نشر کتاب نیست. به نظرم با وجود مدیریت فهیم معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانیم شاهد تأسیس انجمنی فرهنگی برای امور نشر بینالملل باشیم و بدین صورت عقبماندگیها را جبران کنیم.
اما بخش بینالملل نمایشگاه کتاب تهران در دوران پساتحریم میتواند جایگاه واقعی خود را به سرعت پیدا کرده و سازماندهی جدید یابد. نخستین و مهمترین وظیفه این بخش، ایجاد ارتباط حرفهای بین ناشران بینالمللی و ناشران فعال داخلی است. این مهم دارای مقدمات مهمی است:
الف: ناشران بزرگ و فعال بینالمللی شخصاً بهطور مستقیم مانند نمایشگاههای دیگر، غرفه داشته باشند تا اولاً از نزدیک بتوانند بازار کتاب ایران را ارزیابی کنند و ثانیاً ناشران داخلی بتوانند مذاکرات مستقیم داشته باشند. حتی اگر ناشران مذکور کتابی با خود نیاورند نیز مشکلی نیست و فقط میتوانند غرفهای برای مذاکره داشته باشند. البته ممکن است این نوع ناشران را لازم باشد دعوتنامه رسمی فرستاد و علاوه بر رایگان بودن غرفهای که در موقعیت مناسب بوده و دارای امکانات کافی است، خدمات اقامت و جابجایی نیز داده شود. به نظرم این ناشرانی که منظورم است بیش از 10 ناشر نباشند، به دنبال اینها بقیه هم خواهند آمد.
ب: بعد از بررسیهای لازم باید آثار داخلی که دارای مزیت لازم برای عرضه بینالمللی دارد، شناسایی و به روی میز مذاکره با ناشران خارجی آورده شود که البته با انسجام کامل میتواند مجموعه حاضر در همه نمایشگاههای بینالمللی کتاب در دنیا شرکت داده شود. این میتواند از وظایف انجمن یا سازمانی باشد که عهدهدار ساماندهی نشر بینالملل است. در این بخش ملاک نباید ناشر باشد بلکه ملاک کتاب است اگرچه ناشر آن کمکار یا گمنام باشد.
وظیفه دوم بخش بینالمللی نمایشگاه کتاب تهران میتواند ایجاد زمینههای پیوند فرهنگی با کشورها و جوامعی باشد که از نظر جمهوری اسلامی ایران دارای اهمیت هستند. انتخاب کشور میهمان و مانند آنکه منشأ سیاسی نیز میتواند داشته باشد، بیشتر جنبه حاکمیتی دارد.
آیا برای نشر داخل شانسی قائل هستید که بتواند در عرصه بینالمللی خودی نشان دهد؟
بله، حتماً ما در بعضی از حوزهها حرفی برای گفتن داریم مانند کتابهای هنری اصیل ایرانی، آثار باستانی و همچنین بعضی از رشتههای علوم انسانی، ادبیات عامه (فولکلور)، حوزه انقلاب، دفاع مقدس و فقه شیعه. در بعضی از رشتههای علمی نیز پژوهشهای خوبی انجام دادیم اما میتوانیم با واردات آن علوم، به حجم کیفی آن بیفزاییم و در سطح بینالمللی ارائه کنیم و به نوعی در پیشرفت علمی بشر مشارکت کنیم و البته در بعضی از علم نیز فقط مصرفکنندهایم و این مخصوص کشور ما نیست بلکه اکثر کشورهای دنیا چنین هستند و آن علوم در انحصار چند کشور خاص است.