نگاهی به محدودیتهای اخلاقی در تحقیقات پزشکی
دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان
اخلاق در پزشکی همیشه فراتر از یک چارچوب قانونی یا پروتکل استاندارد بوده است. هر روز پژوهشگران با پرسشهای دشواری مواجه میشوند: آیا رسیدن به یک هدف مهم میتواند توجیهکننده روشهای غیراخلاقی باشد؟ آیا نجات جانها میتواند عبور از مرزهای اخلاقی را موجه کند؟ این پرسشها وقتی پیچیدهتر میشوند که پژوهشهای پزشکی نتایج سودمندی ارائه کردهاند، اما راه رسیدن به آنها اخلاقی نبوده است. بررسی این مسئله از منظر متفکران اخلاق زیستی معاصر، مانند نیر ایال، دیدگاهی تازه و تأملبرانگیز ارائه میکند.
نیر ایال، از اندیشمندان مهم اخلاق زیستی، تأکید میکند که ارزش یک پژوهش پزشکی تنها به نتایج آن وابسته نیست. به باور او، برای سنجش اخلاقی بودن یک تحقیق باید به مجموعهای از معیارها توجه کرد: آیا پژوهش ارزش اجتماعی واقعی دارد؟ آیا شرکتکنندگان با آگاهی و رضایت کامل وارد آن شدهاند؟ آیا سطح خطر با هدف تحقیق تناسب دارد؟ و آیا انتخاب افراد بهطور عادلانه صورت گرفته است؟
ایال در همین راستا از برخی روشهای پرریسک اما با طراحی دقیق و اصولی مثل «کارآزماییهای چالش انسانی» دفاع میکند، اما تأکید میکند که حتی اگر یک مطالعه بتواند جان میلیونها نفر را نجات دهد، در صورتی که معیارهایی مانند رضایت آگاهانه شرکتکنندگان یا ارزش واقعی اجتماعی رعایت نشده باشد، همچنان از نظر اخلاقی نامقبول است.
به بیان ساده، یک نتیجه مثبت میتواند نشان دهد که یک طرح اخلاقاً درست ارزشمند بوده است، اما هیچ نتیجهای حتی اگر بسیار سودمند باشد، نمیتواند یک طرح اساساً نادرست را اخلاقی جلوه دهد. یک نمونه روشن از این بحث، کارآزماییهای چالش انسانی برای کووید-۱۹ است. در این نوع پژوهش، داوطلبان بهطور عمدی در معرض ویروس قرار میگیرند تا سرعت تولید واکسن بیشتر شود. ایال و همکارانش برای اینکه چنین مطالعهای اخلاقی باشد، مجموعهای از شروط سختگیرانه پیشنهاد کردند: داوطلبان باید با آگاهی کامل و رضایت آزادانه شرکت کنند، میزان خطر برای آنها تا حد امکان محدود شود، و تحقیق باید ارزش اجتماعی بالایی داشته باشد، یعنی بتواند واقعاً به سلامت عمومی کمک کند. از نگاه ایال، اخلاقی بودن این نوع مطالعات نه به خاطر نتیجه احتمالی (مثلاً کشف سریع واکسن)، بلکه به دلیل رعایت همین اصول و روشهاست.
این بحث ما را به پرسش مهم دیگری هم میکشاند: آیا میتوان از دادههایی استفاده کرد که اساساً از پژوهشهای غیراخلاقی به دست آمدهاند؟ مثلاً دادههایی که در آزمایشهایی حاصل شدهاند که با نقض کرامت و حقوق انسانی انجام گرفتهاند. دیدگاه رایج در ادبیات امروز این است که چنین استفادهای فقط در شرایط بسیار محدود و با رعایت چند شرط جدی قابل قبول است.
برای نمونه، بررسیهایی درباره دادههای بهجامانده از آزمایشهای پزشکی نازیها نشان میدهد که حتی اگر این دادهها در نگاه اول سودمند به نظر برسند، استفاده از آنها بدون ذکر آشکار منشأ غیراخلاقیشان، بدون اثبات اینکه هیچ راه جایگزین اخلاقی وجود ندارد، و بدون اطمینان از اینکه چنین استفادهای باعث مشروعیتبخشی یا تکرار رفتار مشابه نخواهد شد، خود عملی غیراخلاقی است. زیرا اگر این محدودیتها کنار گذاشته شوند، پیام خطرناکی منتقل میشود: اینکه «اگر نتیجه خوب باشد، راه به دست آوردنش مهم نیست».
در همین راستا، راهنماهای حرفهای مدرن، مثل دستورالعمل انجمن پزشکی آمریکا، میگویند که استفاده از دادههای بهدستآمده از پژوهشهای غیراخلاقی فقط در شرایط بسیار استثنایی مجاز است. در این شرایط، لازم است منبع دادهها کاملاً شفاف اعلام شود، دلایل قوی برای ضرورت عمومی ارائه گردد، و ثابت شود که هیچ جایگزین اخلاقی برای بهدست آوردن این اطلاعات وجود نداشته است. این اصول نشان میدهند که اخلاق پژوهش فقط مربوط به محافظت از شرکتکنندگان در زمان انجام مطالعه نیست، بلکه شامل حفاظت از اعتماد عمومی به علم هم میشود. اگر این اعتماد آسیب ببیند، حتی نتایج مثبت و سودمند پژوهشها هم میتواند در بلندمدت زیانبار باشد.
از نگاه ایال و دیگر پیامدگرایانِ محدود، داشتن «نتیجه خوب» تنها یک شرط لازم برای ارزشمند بودن پژوهش است، اما کافی نیست. به این معنا که یک پژوهش که با روشهای غیراخلاقی انجام شده - حتی اگر نتایج مفیدی داشته باشد - از نظر اخلاقی مردود است و استفاده از نتایج آن تنها در شرایط استثنایی، شفاف و با تضمین جلوگیری از تکرار بیاخلاقی ممکن است.
در مقابل، پژوهشهای نوآورانه و «اخلاقاً کنترلشده» - مثل کارآزماییهای چالش انسانی که با رضایت آگاهانه و مدیریت ریسک انجام میشوند - نشان میدهند که میتوان بدون نقض کرامت انسانی، سرعت و کارایی تحقیقات پزشکی را برای منفعت عمومی افزایش داد.