کتاب “تعدد: دال شهر در رمان پسااستعمار” تلاش دیگری برای پاسخ به پرسش «مفهوم شهر چیست؟» در بافتی پسااستعماری است و بازسازی شهر را در چهار رمان پسااستعماری دنبال میکند.
این کتاب شهر را به عنوان دالی در نظر میگیرد که به فضایی دلالت میکند که در آن صداها و زبانهای مختلف میتوانند با هم ملاقات کنند و نتیجه آن میتواند آزادیهایی به نفع تغییرات جدید در روایت باشد. این کتاب با فضا دادن به توسعه شهر پسااستعماری به عنوان یک مفهوم تخیلی، دیدگاه متفاوتی از شهر پسااستعماری ارائه میدهد. کتاب حاضر به ساخت جغرافیایی شهر نمیپردازد، بلکه به شهر به عنوان یک فضای اجتماعی-فرهنگی میپردازد که به دگرگونیها و تغییرات مهمی در دیدگاه اشاره دارد. این کتاب با اتخاذ رویکردی التقاطی به عنوان چارچوب انتقادی برای مطالعه، استدلال میکند که شهر خود بشریت است.
فصل اول: شهر در ادبیات: مروری کلی
فصل دوم: مفهوم شهر در رمان (پسا)استعماری
فصل سوم: آرونداتی روی: خدای چیزهای کوچک (۱۹۹۷)
فصل چهارم: چینوا آچهبه: همه چیز از هم میپاشد (۱۹۵۸)
فصل پنجم: مارگارت النور اتوود: سرفیسینگ (۱۹۷۲)
فصل ششم: جیمز مکسول کوتزی: فو (۱۹۸۶)
واژهنامهای بسیار کوتاه از چهرههای اصلی نظری
آثار مورد مراجعه
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
ادبیات
|